پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۲۰ ب.ظ
بمناسبت میلاد حضرت فاطمه معصومه سلم الله علیها
ع
- ۹۳/۰۶/۰۶
باید دخیل بر پر مهتاب بست و بس
باید کنار سفره ی باران نشست و بس
آدم اگر بهشت طلب کرد کافی است
باشد برای فاطمه بی پا و دست و بس
وقتی که روبروی شما صحن آینه ست
باید تمام آینه ها را شکست و بس
آنقدر پشت بام حرم دیدنی ست که
صیّادها شدند کبوترپرست و بس
حتی مزارهای حرم فرق می کنند
زائر ، کنار حضرت بهجت نشست و بس
نوکر شدم زِ رحمت قالوا بلای تو
هستم دخیل چادرتان از الست و بس
مثل نسیم ، در حرم آرامتر شدم
از هرچه بگذریم ، حرم خوشترست و بس
عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک
کوثر نوری به کویر قمی آب حیات دل این مردمی
عمه سادات بگو کیستی؟ فاطمه یا زینب ثانیستی؟
از سفر کرب و بلا آمدی؟ یا که به دنبال رضا آمدی؟
من چه کنم شعله داغ تو را درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم کنی باخبر از وقت ظهورم کنی....
(زنده یاد آقاسی)